هوالمحبوب

 

به افسانه» گفتم ما زور می زنیم و سالی، دو سالی یک عدد محصول می دهیم بیرون مثل یک کتاب!

تازه چقدر دبدبه و کبکبه دارد، رونمایی، جلسه نقد و بررسی، گزارش .

اما تو هر روز محصول بیرون می دهی. برنامه های تو فشرده است. محصولاتت روزانه و متنوع است مثل ناهار، شام، کار منزل و .

اما چون هر روز این اتفاقات می افتد ما به آن عادت می کنیم.

اگر قرار بود هر روز ظهر از غذاهای لذیذ تو رونمایی کنیم، می دانی چه اتفاقی می افتاد!؟

متشکرم که چراغ خانه را گرم و روشن نگه داشته اید.

گاهی باید به شانه هایی که پایمان را روی آن گذاشته ایم تا بزرگ به نظر برسیم؛ نگاهی داشته باشیم.

حسین غفاری

10 بهمن ماه 1399

رونمایی از خدمات همسر

اذان شهید باکری نیست!

تو ,روز ,یک ,بیرون ,مثل ,رونمایی ,هر روز ,می افتاد ,افتاد ؟ ,اتفاقی می ,چه اتفاقی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

هستی مگ -علمی پرسمان هشتم یونیت دندانپزشکی technologyA خرید پروژکتور اس ام دی بهترین خریدار ضایعات کاغذ باطله | کتاب | مجله | روزنامه آکادمی گوهری منه ی من! یادداشت های روزانه محمد‌صدرا چشمه ی روشن